این مرد بی سر و صدا از پله ها در پله ها بالا رفت و درهای آپارتمان را پشت سر خود بست ، بی سر و صدا وارد زیبایی اتاق خواب خود شد. صبح ها صبح به آرامی خوابید و وقتی او کنار تختش نشست ، چشمانش را از دست نداد. پتو را بلند کرد ، یک بیدمشک خوب تراشیده جلوی صورتش دید و خم شدن روی او شروع به لیسیدن کرد. او انگشت خود را به انگشت خود مالید و شروع به بیدار كردن كرد تا عضو طولانی خود را در دهان خود بگذارد. او از لمس دلپذیر عضو بر روی زبان ناله کرد و لبخندی زد. از من خواسته شد تا به کمک کند تا روی سر بکشد و خود شخص از شکاف خواسته است که به سرطان مبتلا شود. فاکر الاغ خود را گرفت و شروع به اضافه کردن آن ها کرد ، تقریباً اسب کوهی بلند را از پشت در وارد کرد. او روی پشت دراز کشید ، بوسه مقعد را لعنتی پاره کرد. بوچ لثه و غنچه سایت سکسی فول اچ دی های خنک را جایگزین وخامت واژن کرد. بین پاهایش انداخت و مایع منی را داخل دهانش پمپ کرد.