هایف معلم خود را در خیابان متوقف کرد و به او گفت که او نیاز به گذراندن یک دوره درسی دارد و او پیشنهاد کرد که در خانه کار کند ، او را به اتاقی منتقل کرد که در آن دو پسر قبلاً در آن نشسته بودند و کارهای مستقل می نوشتند. آن را بین آنها بیندازید و شروع به انجام کارهای جدید ، منع از نوشتن آن را منع کردید. او کارشان را در دست گرفت و شروع به بررسی کرد. اما او ناراضی بود ، پرواز خود را از بین برد و دختر را مکید. او دستور داد که سخت تلاش کنید و تا حد ممکن عمیق تر اقدام کنید. او به بچه ها پیشنهاد داد که به او کمک کنند و در همین راستا ، قول آزمایش داد. مردان به سرعت پریشان شدند ، دختر را به سرطان مبتلا کردند و با موزهای خود شروع به خشک کردن سوراخ محکم او کردند. روی پشتش چرخید و از بالا به آن آویزان کرد. فشرده شده برای ساندویچ دو نفوذ ، شروع به فیلم سینمایی سکسی اچ دی تغییر مکان ها و لعنتی در تخت الاغ کرد. معلم از دختر خواست كه دهان خود را باز كند و همه می توانند در آنجا تمام كنند.