عوضی نشسته بود و کتاب می خواند که از او در انستیتوی خواسته شده بود ، اما مانع بازگشت ناپدری او شد که به سختی وارد اتاق شد و روی پاهای خود چرخید. بار دیگر او مست شد و مرد بسیار طوفانی شد ، دختر سعی کرد تا او را به خواب بفرستد ، اما او روی پاهای خود روی زمین نشست و شروع به بوسیدن پاهای او کرد. او به زانو بلند شد ، شروع به تکیه زدن به بالا و بوسه کرد ، و هنگامی که کلاه خود را دفن کرد و شروع به لیس زدن کرد ، دختر تصمیم گرفت که او را نپذیرد ، به هر حال ، او هرگز سه برابر چیزی را به خاطر نمی آورد ، و بالایی دریافت می کرد. . برای اینکه او را قطع نکرد ، او را بر روی گونه ها کتک زد و او به خود آمد ، دختر را با سرطان تبدیل کرد ، زبان را به داخل واژن بالا برد و از پشت شروع به لیسیدن او کرد. به ارگاسم آورد. سعی کردم از بالا صعود کنم ، اما دختر بازی سکسی اچ دی او را دور انداخت و او جدا شد.