با دانستن اینکه خیلی دیر شده است و وقت آن است که به رختخواب برویم ، زیبایی نتوانست با یک تنش حیرت انگیز جزئی در قسمت تحتانی شکم مقابله کند و تصمیم گرفت خود را به زیبایی دراز بکشد. او روی تخت دراز کشید ، چرخید و به پاهای خود برگشت ، پیراهن خود را بیرون کشید و با تماشای بازتابش در آینه ، از برهنگی خودش و مشاعره برنزه بزرگ برانگیخته شد. من دوباره از رختخواب بالا رفتم ، خود پاهایم می خواستند از هم جدا شوند و انگشتان را به سمت مهره برسانم تا زیبایی او را نوازش کند. با لبخند ، تصمیم گرفت تا شورت خود را جدا دانلود فیلم اچ دی سوپر کند ، بیدمشک تراشیده شده خود را با آنها پوشاند ، سپس آنها را کنار گذاشت و انگشتانش را لیسید ، به آرامی لبهایش را روی لبهای لب پایین کشید و خواستار خودارضایی و تمام شدن شود.