در پارک نشسته ، دختر با دوست خود تماس گرفت و از او پرسید که کی به طرف فیلم های سکسی فول اچ دی او می آیند ، اما گفتگو به دلیل آن مرد که تصمیم به ملاقات گرفت ، مجبور شد قطع شود. او بلافاصله برای تماشای یک فیلم جدید در خانه فراخوانده شد تا خسته نشود و دختر موافقت کرد. اتاق خود را نشان داد ، خواست كه روی تخت بنشیند و بلافاصله با بوسه های پرشور تكان خورد. پریشانی ، پاهای خود را به پهلوها پهن کرد ، به گربه ای داد تا با انگشت سکته کند ، در دهانش را گرفت که روی زانوها ایستاده بود و شروع به مزه کردن سر داغ با لبهایش کرد ، زبانش را به دور لیس زد. برای اینکه زودتر از موعد تمام نشود ، آن مرد بالای یک جوجه صعود کرد ، لعنتی کرد و به سرطان مبتلا شد و نوسان باعث شد تا تختخواب با صدای بلند بلند شود. لعنتی از پشت روی یک مدفوع کنار پنجره ، روی شکم او گذاشت و الگوی اسپرم را بین نیمه ها ترسیم کرد.