وقتی دوستان در یک کافه ملاقات کردند ، بلافاصله برنامه داشتند که عصر را در کنار هم بگذرانیم. و وقتی همه به آپارتمان رسیدند. جوجه برای تهیه قهوه به آنجا رفت ، و دوست پسر دوست دخترش به دنبال او رفت و شروع کرد به لکه دار کردن درست در آشپزخانه ، او را برای یک الاغ کوچک الاستیک لمس کرد. اما آنها در گرما گرفتار شدند و این کل کارزار را به این ایده سوق داد که این کار باید با هم انجام شود. آنها ایده شامپاین را یادآور شدند ، سپس لیوان ها را به پهلو کشیدند و تازه شروع به لباس کردن کردند ، گویی هر روز این کار را انجام می دهند. دختران فعالانه به هیجان زده شدن و انجام دهی به دهقانان کمک سکس فول اچ می کردند و به محض بلند شدن اعضا ، باید سوراخ هایشان کار کند. آنها خود به سرطان مبتلا شدند و به آنها اجازه داده شد كه سر خود را در كنار هم درج كنند ، بچه ها را رد و بدل كنند و بر روی انتهای آن در صندلی های سوارك زن بنشینند ، كه آنها به خصوص دوست داشتند. بعد روی مبل نشستند و عوضی را روی صورت به پایان رساندند.