شخص شروع به حدس زدن که جوجه های آشنا او به طور نامنظم به یکدیگر نفس می کشند ، به همین دلیل تصمیم گرفت که به امید دیدن چیز جالبی ، یک دوربین مخفی را در حمام نصب کند و اشتباه نکند. با بسته شدن درب پشت سر آنها ، گره ها شروع به لبخند بازیگوشانه و به یکدیگر کردند تا از شر لباس های خود خلاص شوند. فولادهای برهنه داخل سینی قرار گرفتند ، کلاه های سلفون فیلم های سکسی اچ دی را روی سرشان گذاشتند و آب را باز کردند ، شروع به صابون کردن یکدیگر کردند و آن را از پاپیلای شروع کردند که به شدت آنها را روشن کرد. سپس مجدداً دستان خود را تسکین داده و صراحتاً روی پوست مخملی چرخانده و به طور اتفاقی کلیتوریس گرم شده آنها را لمس می کنند و از شستن کمی هیجان می کنند. کمک کرد تا پنالتی ها را بشوید و به پاک کردن و بسته شدن یک حوله رفت.