با رفتن به خواب ، دختر نتوانست این کار را با آرامش انجام دهد. افکار مختلفی به ذهن من صعود کرد ، مجبور شدم مغز را خسته و نگرانی کنم و او فهمید که از این طریق می توانید تا صبح دراز بکشید ، تصمیم گرفت افکار را در جهت دیگری ارسال کند. برهنه برهنه ، روی پشت دراز کشید ، ران ها را پهن کرد و شروع به استمناء کرد. بعد از تنها چند لمس ، من کاملاً وارد دنیای خیالات خود شدم و دیگر به چیزی جز سکس فیلم اچ دی جنسیت فکر نکردم. یک دست مشغول گربه او بود ، دوم دست نوک پستان را می کشید و کودک در تلاش بود که دیگر عجله نکند که دیگر در حالت هیجان زده بماند. به تدریج ، انگشت شروع به مالیدن سریع تر روی مهره کرد ، با یک فشار جزئی به او کمک کرد تا ریتم پالس را بدست آورد و به آرامی تمام شد ، عوضی همچنان روی روتختی بغل کرد.