عوضی موهای قرمز لبخند زیبایی زد و دندانهایش را نشان داد و به دوست پسرش که سعی داشت او را سرگرم کند نگاه کرد. او چیزی را پشت سر خود نگه داشت و گفت که برای هدیه ای کوچک داشته است. معلوم شد این یک پمپ خلا برای بازی ها است. وی از دختر خواست تا لباس خود را پوشانده ، کف دست خود را بر روی نان ها بچسباند و روی پشت او بگذارد ، چندین بار بر روی کلیتوریس چاشنی زد. او اسباب بازی را روی بیدمشک گذاشت و شروع به پمپ کردن هوا از آن کرد ، سپس آلت را روی لب های خود گذاشت و شروع به لعاب دوست دختر خود در اعماق دهان کرد. او سرطان را از بین برد ، نان ها را با دست گرفت و بلافاصله شروع به پمپاژ آن با دیک بزرگ خود از پشت کرد. در حالت سوار بنشینید و لعنتی اسفنج او را بین پاها در حال شلیک آلت تناسلی شنید. من آن را از پهلو و از پشت کاشتم ، سپس آن را روی زمین انداختم و سکس فیلم اچ دی آن را تا حد امکان در دهانم عمیق کردم ، به همین دلیل آن را به زیبایی تمام کردم.