جوجه با خودش به مطب آورد تا یک ویبراتور روی جام مکش کار کند ، که روی میز کار خود گذاشت و روبروی یک صندلی نشست ، شروع به خودارضایی خود کرد. ناگهان شنیدم کسی وارد شده است ، او اسباب بازی خود را با پیراهن پوشانده است ، اما همه زود آن را آتش زدند. رئیس سعی کرد او را بیرون بکشد ، اما این دختر برای او استدلال های خوبی داشت ، مو بور را به چهره گرفت و شروع به بوسه زدن با اشتیاق کرد که این امر باعث شد تا بین پاهای خود گوه بگذارد و ناگهان نظرش را عوض کند ، روی میز دراز کشید. برای نوازش او سپس مکانها را با دختر تغییر داد ، او را در جای خود قرار داد و به آرامی شروع به قرار دادن ویبراتور در سوراخ کرد و عمق وی را مطالعه کرد. لعنتی به سرطان مبتلا شد و از او خواست كه بر روی اسباب بازی در گربه فیلم سکسی فول اچ اش امتحان كند ، چشمانش را از وزوز دور می كند.