کاملاً ناراحت بود ، فردا امتحان برگزار شد ، اما موفق نشد و زمان با عجله جلوتر رفت. من استاد را در خانه زنگ زدم فول اچ دی پورن و از او خواستم اجازه تماس با او را بدهم. همه كاغذها را جمع كرد و به سرعت به سمت خانه خود سوار شد. من صادقانه اعتراف کردم که من اصلاً چیزی نفهمیدم و او پنجره را بست ، کنار او نشستم و یک قلاب ماهیگیری را از دور پرتاب کردم. وی برای امضاء خود ، پرداخت امتحان را به گونه ای درخواست کرد. او لباس را از مشاعره بیرون آورد و نوازش کرد نوک سینه ها دختر را به پشت سر گرفت و دهانش را روی یک دیک ضخیم گذاشت. او روی نیمکت روی صورت قرار گرفت و مجبور شد یک از عمیق انجام دهد. بین پاها در بالا بیفتید و بیدمشک را روی فلفل محکم کاشته کنید. او دانش آموز خود را برای مدت طولانی با سرطان لعنتی کرد ، آن را روی لب پایین خود تمام کرد و کتاب ضبط را امضا کرد.